اِهب کَنری، معاون رئیس شرکت EMEA در CommScope، توضیح میدهد که چگونه سازمانها میتوانند پتانسیل محاسبات لبه (Edge) را فعال کنند. این محاسبات، موردتوجه بسیاری از تبلیغات و سرمایهگذاریها در بخشهای فضای ابری و ارتباطات از راه دور قرار گرفته است و رشد بالقوه آن هیجانانگیز است، زیرا با رشد شبکهها و توزیع روزافزون آنها، نیاز مشتری به تجربه بهتر و سریعتر بیشتر میشود.
آنچه در این مقاله می خوانید:
با گسترده شدن شتاب حرکت ۵G، اینترنت و شبکههایی که از آنها پشتیبانی میکند با حرکت دادهها به سمت محاسبات لبهای، سیستمهای ارتباطی انعطافپذیر با تأخیر کم را شکل میدهند. زمانی که اولین برنامههای کاربردی با استفاده از سرعتهای منقلب کننده ۵G معرفی شود و فناوریهای جدید مانند بازیهای فضای ابری با وضوح بالا، فرآیندهای IoT صنعتی یا راهنماییهای AR شکل بگیرد، تغییر شکل صنایع آغاز میشود. ما قبلاً شاهد افزایش تقاضای شبکهها ناشی از همهگیری کرونا در سراسر جهان بودهایم، اما فرصتهای حقیقی ۵G تنها با رشد در شرایط عادی آن هم در طولانیمدت اتفاق خواهد افتاد.
با رشد تقاضا در بهبود سرعت خدمات مجازی، دادهها به سمت بهرهوری از محاسبات لبه پیش میرود.
پتانسیل ۵G
امسال قرار بود یک سال فوقالعاده برای پوشش دهی ۵G و ظرفیتسازی آن باشد. پردازش دادهها از هسته شروع و به سمت محاسبات لبه پیش میرود تا بدین ترتیب گرهها و مشکلات پیش رو را برطرف کند و این امر با مجازیسازی شبکه افزایش مییابد.
اخبار و تازههای تکنولوژی در حوزه مخابرات و تولد ۵G
ازآنجاکه لایه کلان شبکه اهمیت بیشتری دارد، رسیدن نیرو به این مکانها از نظر هزینه و زمان بسیار حیاتی خواهد بود، چراکه برق، بک هال و کشف سایت، سه عامل مهم برای ایجاد این شبکهها هستند. بااینحال، برای موفقیت در برنامههایی با تأخیر کم، داشتن فناوری ۵G کافی است. همچنین باید دادههای این برنامهها را با استفاده از فناوریهای رایانه لبه مانند مراکز داده لبه، نزدیک به منابع آنها پردازش کنید تا تأخیر را به میزان قابلتوجهی کاهش داده و برنامههای جدید ۵G با تأخیر کم را فعال کنید. درنتیجه، مشاهده خواهیم کرد که مراکز داده بیشتری به محاسبات لبهدار منتقل میشوند تا این برنامهها عملی شوند.
ایجاد یک مرکز داده لبه
مراکز دادهای که به لبه منتقل میشوند، باید چندین عامل اساسی را قبل از استقرار در نظر بگیرند. دراینبین، موقعیت جغرافیایی و ویژگیهای سایت پیشنهادی باید موردتوجه قرار گیرد.
اکنون، سؤالات اساسی که باید در نظر گرفته شود این است: آیا این مراکز، آنقدر به بازار هدف نزدیک هستند که تأخیر اندک و تجربه عالی مشتری را تضمین کنند؟ آیا متراژ مربع، تعداد تجهیزات مورد نیاز را پشتیبانی میکند؟ اگر به فکر آینده نیز باشیم، آیا فضا اجازه گسترش تجهیزات در آینده نزدیک را میدهد؟ همه اینها نیاز به ارزیابی عادلانه دارد تا درواقع یک مرکز داده لبه مستقر شود. اگر مقادیر عظیمی از دادهها قرار است برای محاسبات لبه آماده شوند، باید احداث یک سایت برای پروژههای آتی نیز در اولویت باشد، زیرا زیرساخت لایه فیزیکی جهت پشتیبانی از چندین نسخه جدید، باید از همان ابتدا طراحی شود.
ارائهدهندگان خدماتی هوشمند عمل کردهاند که بهمنظور پشتیبانی از رشد انفجاری پیشبینیشده تقاضا، الزامات فعلی و آینده خود را همزمان در نظر گرفته باشند.
مزایای محاسبات لبه
با استفاده از محاسبات لبه، تیمهای فناوری اطلاعات میتوانند مدیریت LAN و WLAN را بر روی یک پلتفرم مشترک متحد کنند و بنابراین از یک داشبورد، قابلیت مشاهده بهتر عملکرد کلی شبکه را به دست آورند. مدیریت یکپارچه، زمان آموزش را کاهش میدهد و به بهرهوری بیشتر کارکنان فناوری اطلاعات کمک میکند. این در حالی است که قابلیت دید یکپارچه در هر دو حوزه سیمی و بیسیم، به IT امکان میدهد رشد شبکه را پیشبینی و برنامهریزی کند و همچنین زیرساختهای فعلی در کسبوکار را بهینه سازد.
علاوه بر این، با یک شبکه لبه همگرا، امکان اتوماتیک کردن تعدادی از کارهای معمول وجود دارد. پروفایلها و پیکربندیها میتوانند از قبل تعریف شوند و با ورود سوئیچها و نقاط دسترسی جدید (AP) به شبکه، سیستمهای مدیریت واحد بهطور خودکار به سمت عناصر جدید رانده شوند. خودکار کردن کارهای معمول باعث میشود تا کارمندان فناوری اطلاعات روی موضوعات با اولویت بالا متمرکز شوند و ثبات شبکه را تضمین کنند. بهعنوان بخشی از هر تحول دیجیتالی، سازمانها باید ارزش و پتانسیل یک شبکه لبه همگرا را در نظر بگیرند. یک شبکه همگرا با کنترل و دید بیشتر، انعطافپذیری را که شرکتهای مدرن امروزی برای موفقیت لازم دارند، فراهم میکند.
چالش پیش روی محاسبات لبه
یک چالش اساسی در هنگام استفاده از محاسبات لبه، اولویتبندی و مسیریابی ترافیک شبکه است تا اطمینان حاصل شود که هر سرویس خاص اپراتور، در همان SLA های شبکه ارائهدهنده کار میکند. استفاده حداکثری از شبکههای لبهای نیاز به استانداردسازی قسمتهایی از زیرساختهای ارائهدهندگان برای پشتیبانی از برش شبکه مجازی دارد.
این یک مسئله با طراحی مشترک است. این نوع استانداردسازی در نهایت منجر به تولید اجزای شبکه مدولار میشود که میتواند برای کاهش چشمگیر زمان و هزینه نگهداری شبکه و کاهش زمان تعمیرات به کار رود. اگر ما بتوانیم قفل محاسبه لبهها را باز کنیم و از آن در حد توان بالقوه خود استفاده کنیم، میتوان یک تغییر عظیم در نحوه استفاده مشاغل از فناوریهای ارتباطی را مشاهده کرد. با گسترش شبکههای ۵G و بلوغ این فناوری، سرانجام محاسبات لبهای میتوانند جهش کوانتومی در طراحی و مدیریت شبکه ای را به دست آورد که سازمانهای زیادی منتظر آن بودهاند.
دیدگاه شما درباره این مقاله چیست ؟